آیا من عقده‌ای زاییده شده بودم؟

 

 

 

نویسنده: فرشته محبوبی

 

 

در میان‌ما، انسان های متفاوتی نفس‌ می‌کشند که درونگرا، کناره گیر و عقده‌ای‌ هستند.

درون این عده افراد؛ مملو از حرف‌های مخفی و پر دردی رشد می‌کند که، تا اکنون نا‌شنیده باقی مانده.

چی چیز، شکل دهنده عقده در آدم ها می‌شود؟

 

 

چرا کینه‌ای یا عقده‌ای‌ می‌شویم؟

شرف‌الدین عظیمی در کتاب(زندگی) می‌گوید، علل اصلی عقده‌ای شدن انسان‌ها؛ سرد بودن کانون خانواده است.

انسان ها عقده‌ای زاییده نمی‌شوند، عقده‌ای می‌شوند. هنگام‌که آدم‌ها آهسته‌آهسته زیر قلت محبت از سوی نزدیکان شان مقابل می‌شوند؛ با باری از چون و چرا ها تقابل می‌شوند.

 

از جمله:

-چرا تغیر کرده؟

-چرا مثل سابق نیست؟

-چون حالا شغل ندارم و درآمد ندارم !

-چون از من خسته شدند!

-چون فعالیت ندارم و شخص ناموفق هستم!

توقعات بیش از اندازه می‌تواند از عامل ایجاد و ریشه‌ی کینه توزی باشد.

بیاد داشته باشید توقع همچنان از به دسترس بودن های بیش از حدی سرچشمه می‌گیرد، که یک زمان لبریز از انسانیت بود.

این اندکی تغیر هاست که انسان‌ها را با خود درگیر کرده‌کم‌کم به‌ یک فرد عقده‌ای مبدل می‌کند.

داکتر عظیمی می‌گوید؛ عقده‌ای بودن بیش از حد به افسردگی نا‌تمام مواجه شده که سخت با خودکشی دست‌و گریبان است، سعی نکنید افراد عقده ای را تغییر دهید در بدل‌سعی کنید آدم های عقده ای را درک کنید.

 

 

کی هاعقده‌ای می‌شوند؟

 

از گفته های، دکتر سید محمود انوشه‌در قسمتی از برنامه تلویزیونی «دورهمی» پخش شد در همی مورد گفته بود؛ چند‌ دسته افراد است‌ که از این بابت‌آسیب پذیر هستند از جمله:

-انسان های‌که در دایره‌ای تحقیر قرار می‌گیرند.

-انسان هایی که از سوی نزدیکان شان تخریب می‌شند.

-کسانی‌که به هدف نمی‌رسند و احساس ناموفق بودن می‌کنند.

-بیکاری و فقر اقتصادی و خشونت های خانوادگی و کمبودی های زیاد زندگی.

-افراد که از نظر خانواده دست‌کم گرفته می‌شوند و توجه بیشتر صورت نمی‌گیرد.

-افراد که دایم در مقایسه با دیگران قرار می‌گیرند.

-افراد که در کمبود محبت بیش از حد قرار می‌گیرند.

-توقعات بیش از حد، و عدم رسیدن این چنین انتظارات.

این عده‌افراد یک دور سخت زندگی را طی می‌کنند تا به مرحله می‌رسند که عقده‌ای خطاب می‌شوند.

 

 

کی‌ها سهیم اند ؟

این دسته انسان ها قبلش یک صدمه‌ای را تحمل کردند، که بعدش شدند یک ماشین تولید زهر.

انسان های عقده‌ای از بستر یک خانواده کم توجه و‌پرخاشگر بلند شده وارد اجتماع شدند.

این طبقه افرادهموراه باریکی های کوچک‌و‌بزرگ زندگی را درجه بندی کرده انتظار دارند که به یک‌یک آنها رسیدگی صورت گیرد.

به عنوان مثال، هنگامکه این دسته انسان‌ها راز شخصی خود را با خانواده درمیان می‌گذارند. و دوست دارند هنگامکه با خانواده شریک کنند، خانواده درک و حمایت شان کنند. اما زمانیکه با برعکس قضیه بر‌می‌خورند که نه‌تنها درک نشدند، بل‌ همان موضوع شکل نقطه‌ضعف از سوی فامیل ها قرار گرفته شده‌. و شکل طعنه ویا کنایه آمیز به رخ‌آنها‌ کشانیده شده، اینجاست که شخص از شریک ساختن مشکلات شخصی‌اش احساس ندامت کرده فاصله‌ای عمیق از خانواده خویش می‌گیرد.

 

باید خاطر‌نشان کرد که در زندگی این دسته افراد تنها زمینه ایجاد کردن عقده بر فامیل ها‌ی بر‌نمی‌گردد، دوستان و افراد دیگری هم‌هستند که در‌این نقش بیشتر مهارت داشتند. از جمله، نزدیکترین دوست، همسر، خانواده همسر، حتا خواهر.

همچنان دلیل که افراد عقده‌ای می‌شوند کم‌توجه‌ای خانواده ها است زمانیکه روی سفره فرزند شان به گرفتن غذا نمی‌آید هیچ فردی خانواده دنبال غذا نگرفتن او نیستند ویا اگر فرزند شان کم‌حرف و گوشه‌گیر شده باشد کسی سراغ چرایی این تغیر را نمی‌گیرد.

همانند این چند نکنه، هزار و‌یک موضوع دیگری است که بر‌می‌گردد به کم‌توجه‌ای فامیل ها .

این تعداد افراد همواره سعی‌کردند تا دنبال کسانی باشند که به تک‌تک حرف های دلشان‌گوش داده در غم هایشان اشک‌ بریزند و در شادی های شان، بخندند.

 

 

نحوه برخورد با افراد عقده‌ای، و پیامد آن!‌

شرف‌الدین عظیمی (روانشناس) در کتاب (زندگی) گفته است، سعی کنید این‌گونه افراد را ذریعه محبت جزب‌ خویش کنید، و تا حد توان بگذارید آنچه در دل دارند بازگو کنند.

خشونت لفظی را گوشه‌ مانده آنچه که ذهن این طبقه افراد را زهراگین کرده، از خود و از میان خانواده دور کنید.

پیامد ناگواری در پیش خواهد داشت حتا انسان ها را وادار به خودکشی می‌کند.

همچنان، افسردگی بیش از حد، گوشه‌گیری، تشنج ذهنی، بیماری های گوناگون،منفی‌گرا یکی از پیامدهای آن می‌باشد.

 

 

نتیجه گیری

من فکر می‌کنم این یک‌مساله خیلی جدی است که نباید بی‌تفاوت رد شد. و اگر این‌ چنین افراد را در میان خانواده های خویش داریم کوشش شود از عینک چشم وی به زندگی نگاه کرده همان فراز و نشیب زندگی که دست ما است، تغیر دهیم.

رفتار سرد بی‌جان عزیزان،‌ ذره ذره انسان ها را آب می‌کند
و تا زمانی، از پاپوش این دسته انسان ها مسیری زندگی را طی نکردیم، عجولانه قضاوت نکنیم.

چند نکته وجود دارد که باید دقت کرد.

– سعی کنیم کسی را در این مرحله سخت زندگی قرار ندهیم، گر قرار گرفت درک کنیم.

– آرامش و صمیمیت راه بهتری‌است که به افراد عقده‌ای می‌شود داد، از این طریق ما وارد حرف های ناگفته آنان شده می‌توانیم.

– توجه بیشتر، از جمله کجا‌است، چی‌می‌کند، در‌چی احساس خوش و احساس ناراحتی می‌کند، غذایی دلخواه ،و آنچه‌که سبب خوشی وی می‌شود را باید در نظر گرفت. بیاد داشته باشید این کوچک کوچک موضوعات، بزرگترین خوشی را به افراد‌عقده‌ای داده برگشت آنان را دوباره به زندگی مملو از رنگ های شاد، ساده می‌سازد. ما عقده‌ای زاییده نشده‌ایم، ما را عقده‌ای ساخته‌اند!