افغانستان، بايد به جايگاه قبلی اش: سياستِ «عدم انسلاک» برگردد!

 

نجیب روشن

 

نجیب روشن از شهروندان افغان مقیم آلمان است و یک هسته ی روشنگری را در آن کشور رهبری میکند. او یکی از منتقدان نظام می باشد و در کنار آن پشتیبان مردم افغانستان. آقای روشن که در بیرون از افغانستان زنده گی میکند، به این باور است که افغانستان در حال حاضر دست خوش بحران های جدید و همچنان رقابت های منطقه یی است و دلیل این رقابت ها به زعم آقای روشن، سیاست عدم بی طرفی کابل می باشد.

 

نویسنده ی این متن بدین باور است که وضعیت زمانی به سود افغانستان تغییر میکند که این کشور بار دیگر به سیاست عدم انسلاک برگردد، یعنی کابل از هیچ کشور و سیاستی پیروی نخواهد کرد و در عوض با تمامی کشورهای منطقه و جهان روابط نیکوی خواهد داشت. آقای روشن پیشنهاد میکند برای رهایی از وضعیت موجود و به میان آوردن تغییر گسترده در معادله ی صلح و جنگ افغانستان، نیاز است تا در وضعیت کنونی، رییس جمهور غنی ابتکار عمل را به دوش گیرد و با اعلام سیاست بی طرفی در قبال کشورها افغانستان را از تازه ترین بن بستی که در انتظارش است نجات دهد.

 

قابل یاد دهانیست که این متن، برگرفته از صفحه ی رسمی “سازها و آوازها” که نوشته ی نجیب روشن را منتشر کرده، گرفته شده است. در کنار آن این متن بدون دخل و تصرف با امانت داری کامل تنظیم شده است که جزییات کامل آن را همانگونه که آقای روشن نوشته در زیر مطالعه خواهید کرد:

 

خروج امريکایيان از بزرگترين پايگاه نظامی شان در «بگرام» و موازی با آن سفر «حمدالله مُحب» مشاور امنيت ملی رئيس جمهور به روسيه، اين پيام را به روشنی می رساند که افغانستان بعد ازين يکی از مُهره های غرب در منطقه و عضو اعلام ناشدهٔ پيمان نظامی «ناتو» بشمار نمی رود، ولی از آنجایيکه جنگ هنوز ادامه دارد، به حمايت بين المللی از جمله روسيه نياز دارد! نگارنده در نوشتهٔ قبلی خاطر نشان ساخت که: روسيه با اينکه خواهان مناسبات نزديک با افغانستان است، اما از اينکه «کابل» هنوز خود را از اقمار «واشنگتن» در منطقه حساب می کند، روسيه حاضر نخواهد بود به اين زودی به گسترش مجدد روابط دوستانه اش با افغانستان اقدام کند.

 

معلومدار که از چنين حالت، پاکستان به شدت سود می برد و ما می بينيم که «طالبان» با چه خشونت و سرعت در صدد پيشروی و گويا «فتح و تسخير!» ولسوالی ها هستند! اما اگر حکومت موجود و شخص ریيس جمهور، اين جرأت و جسارات سياسی را داشته باشد که در مشوره با اعضای حکومت و پارلمان، اين تصميم را مشترکاً بگيرند و آنرا به صورت رسمی اعلام بدارند که: افغانستان نيز بعد از يازدهم سپتامبر ۲۰۲۱، يعنی همزمان با بيرون شدن آخرين نظامی امريکا از افغانستان، ديگر پيرو سياست های امريکا نيست و می خواهد دوباره به موضع و جايگاه قبلی اش بحيث يک کشور «غير منسلک» (بيطرف) برگردد و با همه کشورهای جهان بشمول امريکا، روابط دوستانهٔ سياسی، اقتصادی و فرهنگی مساويانه داشته باشد، احتمال دارد اوضاع با سرعت تغيير کند!

 

با اينکه حکومت های بعد از ۲۰۰۱ به شمول دو دَور حکومت آقای اشرف غنی، از کفايت و اهليت لازم برخوردار نبودند و در اين مسأله تنها ریيس جمهور مُقصر نيست، اما آقای اشرف غنی برخی اقدامات و خدماتی را به ابتکار شخص خودش انجام داده اند که تاريخ از آن به نيکویی ياد خواهد کرد، اما اگر مؤفق به اين ابتکار بزرگ شود و افغانستان را بعد از (۴۳) سال جنگ و اشغال، دوباره به جايگاه سياسی اش در مناسبات بين المللی، يعنی به سالهای قبل از سال ۱۳۵۷ برگرداند، به ميزان افتخاراتش افزوده خواهد شد!

 

افغانستان در شرايط بس حساس و خطرناکی قرار دارد و چنين معلوم می شود که «جمهوريت» بدون حمايت بين الملل توان مقابله های نظامی امروز را ندارد، ولی ممکن است با برخی ابتکارات سياسی و از جمله اعلام «بيطرفی» مجدد، فضای اعتماد بوجود آيد و نظام جان به سلامت ببرد. نگارنده يقين دارد که اگر چنين گردش و چرخش سياسی در وجود رئيس جمهور بوجود آيد، اگرهم دفعتاً از شدت و ميزان جنگ و مداخلات همسايه ها کاسته نشود، بدون شک باعث ايجاد اعتماد و فضای جديد در مناسبات بين المللی از جمله با ابرقدرت های نزديک به جغرافيای افغانستان (چين و روسيه) خواهد شد، اوضاعی که به سود و بقای «جمهوريت» تمام خواهد شد!..